معنی رمان‌نویس فرانسوی

مترادف و متضاد زبان فارسی

رمان‌نویس

داستان‌نویس، نوولیست

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی

فرانسوی در فارسی: تازی گشته فرنگی (صفت) منسوب به فرانسه از مردم فرانسه، زبان مردم فرانسه

لغت نامه دهخدا

فرانسوی

فرانسوی. [ف َ س َ] (ص نسبی، اِ) منسوب به کشور فرانسه. اهل فرانسه. رجوع به فرانسه شود. || زبان مردم فرانسه. رجوع به فرانسه شود.

فرهنگ عمید

فرانسوی

از مردم فرانسه،
تهیه‌شده در فرانسه: عطرهای فرانسوی،
(اسم) زبانی از خانوادۀ زبان‌های هندواروپایی که در فرانسه و بلژیک رایج است،
مربوط به فرانسه،

فارسی به آلمانی

فرانسوی

Französisch

فارسی به عربی

فرانسوی

فرنسیون

فارسی به ایتالیایی

آشپزی

تست فرانسوی

تست فرانسوی
تخم مرغ 3 عدد .  شیر 1 لیوان .  شکر 1 قاشق غذاخوری .  اسانس وانیل 1 قاشق چایخوری
نمک 1/4 قاشق چایخوری .  عسل برای تزیین .  کره برای سرخ کردن .  نان تست یا باگت مقدار لازم
طرز تهیه: تخم مرغ ها را داخل کاسه ای بشکنید سپس شیر، شکر، نمک و اسانس وانیل را اضافه کنید و خوب بزنید تا یکدست شود.
کره را داخل ماهیتابه بریزید و روی حرارت متوسط تا داغ شود، نان تست یا باگت برش خورده را داخل مواد بزنید، پس از 10 ثانیه خارج کنید و داخل ماهیتابه بگذارید.
پس از اینکه یک طرف تست طلایی شد برگردانید تا طرف دیگر نیز برشته و طلایی شود، تست اماده را داخل بشقاب قرار دهید و روی آن مقداری عسل بریزید و سرو کنید.

واژه پیشنهادی

اثری از ویکتور هوگو رمان‌نویس، شاعر، و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی.

آخرین روزهای یک محکوم به مرگ

برگهای خزان

هزار فرانک

امپراطور تفریح می کند

معادل ابجد

رمان‌نویس فرانسوی

824

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری